جدول جو
جدول جو

معنی مرئی شدن - جستجوی لغت در جدول جو

مرئی شدن
دیده شدن دیده شدن: مرئی از بخت من نشد خط عیش دیده بخت ناتوان باشد، (وحشی)، آشکار شدن هویدا شدن ظاهرشدن: در خلال این احوال ستاره ذو ذوابه ای در آسمان در برج قوس مرئی شد
فرهنگ لغت هوشیار
مرئی شدن
ظاهر شدن، هویدا گشتن، پدیدار گشتن، آشکار شدن، پیداشدن، قابل رویت شدن، دیده شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از دین بر گشتن دینگردان شدن دین گرداندن از دین حقیقی عصر بازگشتن، دین اسلام را ترک کردن: عبدالله بن سعد بن ابی سرح که مرتدشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکفی شدن
تصویر مکفی شدن
کفایت شدن بانجام رسیدن، از میان رفتن: (و چون شر این حادثه ان شا الله مکفی شود) (مرزبان نامه. تهران. چا. 1 ص 185)
فرهنگ لغت هوشیار
هند ماندن شناساندن شناسانده شدن از طرف شخصی بدیگری بوسیله ذکر نام و شغل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرمت شدن
تصویر مرمت شدن
اصلاح شدن بنا و غیره تعمیر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مریض شدن
تصویر مریض شدن
مریض گردیدن: بیمار شدن بیمارشدن ناخوش گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
آمیختن آمیخته شدن ترکیب شدن آمیخته گردیدن: در یکی شخص مرکب شده سبحان الله اینت بیحد کرم و لطف وبزرگی و شرف. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
سامان یافتن منظم شدن نظم و ترتیب یافتن: تا بر هز طرفی مردان کاردیده تجربت یافته مرتب شوند
فرهنگ لغت هوشیار
پروانه یافتن، آزاد گشتن، رها شدن رخصت داده شدن، یا مرخص شدن از خدمت کسی. از حضور او بیرون آمدن با اجازه، آزاد شدن، رهاشدن (پس از خاتمه کار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخفی شدن
تصویر مخفی شدن
نهانیدن پنهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمری شدن
تصویر کمری شدن
شکستن یا سخت آسیب دیدن کمر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمری شدن
تصویر عمری شدن
خشمگین شدن غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نامرئی شدن
تصویر نامرئی شدن
غیرقابل رویت شدن، غایب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملغی شدن
تصویر ملغی شدن
بر افتادن باطل شدن لغو شدن: (عوارض مالیاتی... ملغی شده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدعی شدن
تصویر مدعی شدن
داویدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مخفی شدن
تصویر مخفی شدن
ناپدید شده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
Finance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
financer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
financiar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
অর্থায়ন করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
融资
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
kufadhili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
자금을 지원하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
finanse etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
membiayai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
finanziare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
वित्तीय करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
finansować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
financiar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
finanzieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
financieren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
фінансувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
финансировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
資金を提供する
دیکشنری فارسی به ژاپنی